سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام برتر

 
بسم رب المهدی
 
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
 
تو را میخواهم و میخوانم؛ تو می‌آیی و آمدنت دور نیست. این مژده را در بیابان یأس از نهان دلم گرفته‌ام که تو می‌آیی و آمدنت مثل شعر ناگهانی است و چونان سبزه، زمرّد زمین. مثل اشک، هزاران عاطفه داری و چونان تحویل سال، هزار خنده و دیدار. فانوسها را به کوچه‌ها آورده‌ام و در آبگینه‌هاشان آتش ریخته‌ام تا در صبح استقبال، کسی دل مرده نباشد. هرچند می‌دانم که تو در راهی و با خود یک اقیانوس آب می‌آوری، به اندازه‌ای که همه تشنگان تاریخ را سیراب کنی. حدیث گل و بلبل و شمع و پروانه را که کهنه ردائی نخ‌نما بودند رها کرده‌ام و حدیث ندبه تو را به زمزمه نشسته‌ام که همیشه تازه است و هر روزِ مرا جمعه می‌کند؛ جمعه‌ای به ساحت انتظار.
تو را میخواهم و میخوانم؛ زیرا میدانم که اسب آرزویم، تنها در چمن زار ظهور تو چابک خواهد بود، زیرا با تو از تیرگیهای شبهای غیبت، از همیشه‌ی جور و از فریب سرابهای روزگار، راحتتر از همه سخن می‌گویم؛ مولای من! کاش لایق بودم تا وجود فراتر از اقیانوست را ببوسم و شمیم مست‌تر از گلت را ببویم. کاش کبوتری سبک بال در کهکشان مهر و عشق تو بودم و چکاوکی آشیانه بسته در آلاچیق کویت. هنوز در انتظارت نشسته‌ام. میدانم که می‌آیی و تمامی پرستوهای مهاجر را در ییلاق کویت ساکن میکنی. می‌دانم که آغاز تمامی سلامها و پایان تمامی خداحافظیها خواهی بود. هنوز در انتظارت نشسته‌ام و هر صبح و شام چشمان منتظرم را به عطر گل نیلوفر می‌آرایم. ای عصاره وجود! کاش حائل ضخیم فراق دریده میگشت و غم هجرانت به سر می‌آمد. آنگاه وصال، رنگینترین قصه آمالم با آهنگ سلام خوانده میشد. اما دریغ که عرصه انتظار تقدیر من شده است و مرا جز انتظار راهی نیست! انتظاری طاقت‌فرسا، که گنجینه سرخین سینه‌ام را صندوقچه‌ای گرد و غبار گرفته و تازیانه خورده از اظلام زمانه، کرده است. و در حالی این چنین، آیا داروی مرحم گذاری به غیر از ندبه مرا التیام می‌بخشد؟ آه! ندبه، ندبه چیست که این گونه آرام‌بخش است؟
ندبه، زبان راز و رمز عاشقان حضرت بقیةالله الاعظم است که هر صبح جمعه به هزاران امید گویا می‌شود و با کلام قدسی‌اش بر دل خستگان طریق عشق، هزار لاله امید که هر کدام به نوعی بوی وصال می‌دهد؛ می‌کارد. و چنین است که در ندبه، سرور و شادی از دل حزن و اندوه به پا می‌خیزد. وگرنه چگونه ممکن است که از «مغیب لم یخل منا» به «سبیل فتلقی» رهنمون می‌گردیم و از «احار فیک» به «ترانا نریک» واصل می‌شویم؟
مگر نه این است که فلسفه «فلیبک الباکون» ، «فنقر عینا» می‌باشد و شرط «ننتفع من عذب ماءک» ، «فقد طال الصدی»؟ مگر نه این است که مأموریم تا در جرگه «ولیصرخ الصارخون» و «یضج الضاجون» درآییم و با چشمانی که مصداق «قذیت عین» هستند به انتظار صاحب «لواء النصر» بنشینیم اگر چه ندانیم که در کجاست؟؛ «ابرضوی او غیرها ام ذی طوی»؟
ندبه ناله شیدایی منتظران نور است که در فراق گمشده تاریخ بلند است. و کدام عاشق است که با ناله‌های شیدایی و راز و رموز طریقت عشق بیگانه باشد؟ هیچ نمی‌بینی که سالکان این طریقت را به ناله محک زنند و به شدت شیدایی رتبه دهند؟ پس هان که در ندبه، جز راز نجویی و جز به شیدایی زمزمه‌اش نکنی.
ندبه قصه ترکنازی قلندران عشق است که در غم فراق قافله سالار این طریقت با آهنگ غم خوانده میشود. هیچ قلندر دیده‌ای که شادی‌اش را غیر اشک یاد آن حضرت غایب از نظر رقم زند؟!
پس زنهار! که از این قافله عقب نمانی. بیا تا طوفان آهی گردیم و بر ابر باران زای ندبه سوار گردیم و همراه بارانهای اشک بر چمنزار انتظار فرود آییم، باشد که در صبح صادق فرج، اولین شاهدان طلوع آن شمس الشموس ولایت گردیم. وه که چه دیدنی است آنگاه که شکست فضاحت بار سایه تیره و سرد مه فراق را نظاره‌گر باشیم و پیروزی غرور آفرین پرتوهای خورشید آخرین وصال را به تماشا بنشینیم.
 
اللهم عجل لولیک الفرج
آمین یا رب العالمین

 

بسم الله الرحم الرحیم

 

ماه رمضان، فصل فرخنده میهمانی خدا و ماه ستاره باران بخشش، بر شما و نیایشگران خداجو خجسته باد.  

 

سلام بر ماهى که روزها بر آن فخر نفروشند و سرافرازى نکنند; ماه سرافرازى روح و خاکسارى تن، ماه دستهاى خواهش بر آستان نیایش، ماه گامهاى به عاشقى رهسپار، ماه چشمهاى اشک بر پیشگاه خشیت خدا، ماه‌‌ « خدایا »! ماه دهانهاى آه ولبهاى زمزمه دوست دوست، ماه آوازهاى زخمى زاری.

سلام بر ماه صبورى مؤمنان و ماه مؤمنان صبور، ماه راز و نماز، ماه حاجات و مناجات، ماه یقین، ماه کتاب مبین. سلام بر ماه شور شوکت ایمان و روح رحمت رحمان. سلام بر خجسته جان، سلام بر رمضان.

رمضان، ماه میعاد است و گاه یاد: میعاد با معبود و گاه حضور در همیشه نور; ماه گذشتن و رسیدن: گذشتن از خویش و رسیدن به خویش، ماه شکیبایى تن و شادمانى جان.

روضه رمضان، بهار جانهاست و طراوت ایمانها. دل از عطش دیدار، بیتاب است و جان از چشمه‌ساز نیایش، سیراب. دستها پیچک سبز دعاست و چشمها چشمه شوق.

روضه رمضان، فصل سر سبز جان مؤمن است. فصل شکفتن، از نو شکفتن، دیگر گونه شکفتن، فصل جوانه زدن، جوان شدن، بهارى شدن و جارى شدن در اقیانوس بى کران رحمت.

روضه رمضان، بهار التجا و رجاست، بهار سجاده‌هاى باز آگاهى است و شکفتن در بهاران خرم الهى.

 رمضان، روح سبز پرهیزگارى است و دست دوست بر شانه‌هاى عاشق روزه‌داران است.

روزه، شکر است و ذکر، و رمضان دعا و دعوت است و روح و رحمت. « ماهى که آغازش مهر، میانهاش آمرزش و پایانش رهایى از آتش است. »

رمضان، وادى یاد است: یاد معبود و در این وادى باید با قدم صدق و نیت صادق گام نهاد: « ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدمنا »

الهى! به پیشواز این خجستگى، دیدار تو را چون اشک بر سر مژگان ایستاده‌ایم و دل به مهر مهربان رمضان داده‌ایم.

الهى! روزه، راز خاکسارى بر آستان کبریایى توست; اگر تو، به پاداش این خاکسارى، جان ما را به رفعتگاه مهربانى‌ات برنیارى، پناهخواه که باشم و ایمنى جوى کدام آستانه شوم؟

الهى! این طاعت کوچک هم نشان شرمندگى من است و هم راز عزت و شوکتم: شرمسارى آنکه بر درگاه تو عبادتى نیاورده‌ام که شایان والایى و سزاوار جبروت بى‌انتهاى تو باشد، و شوکت آنکه مرا این سان آسان اذن فرموده‌اى که در بار عام مهرورزى و عنایتت در آیم.

الهى! مهربانى کن بر ما که خواستاران صادق توییم و از در عنایت و احسان درآ. که دیرى است تا بر خاک بندگى مخلصانه پا فرسوده‌ایم و جان عاشق به پیش تو آورده‌ایم.

الهى! اگر مهر نورزى، در غربتم و اگر احسان نفرمائى، در اندوه و حسرتم، اى خداوندگار مهرورزى بى‌پایان.

 

التماس دعا


              


 


 

             

                       میلاد با سعادت مولانا صاحب الزمان مبارکباد

سلام : توفیق نصیب شد تا روز جمعه 2/6/86 طبق فراخوان از وبلاگهای مهدویت ، در مسجد مهدیه جمکران در همایشی بدین منظور شرکت داشته باشم..در این مراسم ابتدا حجه السلام پناهیان در مورد بایدها و نبایدها  در زمینه وبلاگ نویسی مهدویت سخنرانی مبسوطی ارائه نمودند.در قسمتی از این مطالب به وبلاگرهای مهدویت توصیه کردند اگر میزان بازدید کنندگان از وبلاگتان اندک است ناراحت نشوید چرا که شما برای امام زمان می نویسید مسلما آن بزرگوار می بیند و بر کار شما نظارت دارند.هدفتان خالص باشد .
در ادامه اقای ابو طالب زاده از مستندسازان صداو سیما در مورد فیلم جنگجویان اخر الزمان (god,s warriors) که به تازگی توسط امریکایها ساخته شده است ، اشاره ای داشتند.ضمن پخش قسمتی از این فیلم که همراه با توضیحات ایشان بود، به توطئه دشمنان برای زیر سوال بردن فلسفه امام زمان و انتظار پرداختند.این فیلم مستند که به اخر الزمان در ادیان مختلف می پردازد و هر 6 ساعت یکبار بر روی آنتن می رود به طور موذیانه اسلام را مورد تمسخر قرار می دهد.
ایشان از وبلاگرهای مهدویت در خواست اکید داشتند که حتما دیگران را ازاین توطئه دشمنان اگاه سازید و در وبلاگهایتان بهای بیشتری به نقش فلسفه انتظار و ظهور منجی بشریت بدهید.
                      TinyPic image

او می اید ، با قرآن محمدی در سینه ، با ذوالفقار علی در دست و با مهر فاطمه در دل   
میدانم وقتی که بیاید ، من به زیر باران چشمانم بوی یاس سپید  خواهم گرفت و بر اسمان دلم از ابرهای عاطفه ، عشق باریدن خواهدگرفت
دلم میخواهد باز پرواز کنم و دیوار سخت غربت را در هم شکنم

دلم میخواهد .......

دلــم بــهــانــه ی دیــــدار یـــار می گیرد

فــراق انــکه بـــود غـمـگـسـار می گیرد

بـیـا بـیـا کــه بــه رویــت نـظر کـنـم یکدم

و گـــرنــه جـــان مــرا انـتـظـار می گـیـرد

دلــم قــرار نــدارد ، بـیــا ای قـــرار هـمـه

ز یــک نـگاه تـــو ایــن دل قــرار می گـیـرد

بـیـا ای لـیـلی عـالـم ببیـن کـه هـر مجنون

ســراغ کــوی تــو دیــوانــه وار می گـیـرد

 

میلاد خجسته ی یگانه منجی عالم بشریت ، چشمه ی جوشان کوثر ، گلدسته ی گلستان آستان قدسی ، ستاره ی درخشان آسمان ولایت و امامت ، قائم آل محمد ، صاحب العصر و الزمان ، حضرت حجت ابن الحسن مهدی موعود ، عج الله تعالی فرجه الشریف ، بر همه ی دلباختگان و شیفتگان حضرتش  مبارک باد