سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام برتر

-بنده ی من : نماز شب بخوان که یازده رکعت است...
- خدایا! خستـه ام، نمـیتوانم نیمه شب یازده رکعت بخوانم!
- بنده ی من! قبل از خواب این سه رکعت را بخوان...
- خدایا! سه رکعت زیاد است!
- بنده ی من! قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو
- خدایا! من در رختخواب هستم و اگر بلند شوم، خواب از سرم می پرد!
- بنده ی من! همان جا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله...
- خدایا! هوا سرد است و نمـی توانم دستانم را از زیر پتو بیرون بیاورم!
- بنده ی من! در دلت بگو یا الله، ما نماز شب برایت حساب می کنیم.....
بنده اعتنایی نمی کند و مـی خوابد.....
- ملائکه ی من! ببینید من این قدر ساده گرفته ام، اما بنده ی من خوابیده است. چیزی به اذان صبح نمانده است،او را بیدار کنید، دلم برایش تنگ شده است،امشب با من حرف نزده است...
- خداوندا! دو بار او را بیدار کردیم، اما باز هم خوابید...
- ملائکه ی من! در گوشش بگویید پروردگارت، منتظر توست...
- پروردگارا! باز هم بیدار نمـی شود!
اذان صبح را مـیگویند، هنگام طلوع آفتاب است...
- ای بنده! بیدار شو، نماز صبحت قضا مـیشود...
خورشید از مشرق سر برمـی آورد. خداوند رویش را برمـی گرداند.
ملائکه ی من! آیا حق ندارم که با این بنده قهر کنم؟
وای نه ... ! خدای مهربونم..... با منم قهری.....؟؟!
ولی باز هم خدا من رو می بخشد ...استغفر الله ربی و اتوب الیه...

 

 



خیلی التماس دعا


شخصی از حضرت آیةالله بهجت رضوان‌الله تعالی علیه می‌پرسد: "چه کنم که در معنویات آن‌قدر موفق باشم که صاحب کشف و کرامت گردم؟"

آن پیر روشن‌ضمیر در پاسخ می‌فرمایند: "کسانی که از مقداری معنویات برخوردار بودند، دنبال کشف و کرامت نمی‌رفتند. عاشق مقامات عرفانی و کرامات نباشید، گاهی این جور کارها شما را به جهنم می‌برد! انسان باید در این مسیر انسانیت و کسب معارف، اهل مراقبه باشد و تا به مراقبه نرسد، فایده‌ای ندارد!" (کتاب پرسش‌های شما و پاسخ‌های آیةالله بهجت، جلد دوم)

واقعیت آن است که حضرت آیةالله بهجت که خود اهل کرامات بودند و اساتیدی اهل کرامت و مکاشفه داشتند و چه بسا شاگردانی اهل کرامت پرورش داده باشند، افراد را از مسیر پرخطری پرهیز داده‌اند که طمع بی‌جا در آن می‌تواند مشکلات عدیده دنیوی و اخروی ایجاد کرده و گاه انسان را به ورطه علوم غریبه و حتی رابطه با برخی موجودات غیبی که دشمن انسان هستند، بکشاند.

بنابراین، این عارف برحق، همواره تاکید می کردند که راه واقعی عرفان "ترک گناه" است و چون این امر که البته ساده هم نیست حاصل شد، بقیه خیرات به سوی انسان سرازیر می‌شود.

به واقع کرامت شیعه به قرآن و عترت است و با وجود این دو به چیزی نیاز ندارد، هر چند که آنان که خالصانه پای در این راه نهند و از طمع به عجایب بپرهیزند، خداوند آنان را مشمول رحمت کرده و کراماتی نیز نصیبشان می‌کند، آن‌گونه که نصیب آیةالله بهجت فرمود: "الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا"

 


در جاده‌ای‌ به‌ بلندای‌ تاریخ‌ در انتظارت‌ نشستم‌ و تو ای تک سوار مرکب عشق در واهی دیوار دل به سوی توست، در پس‌ کوچه‌های‌ فراق‌ و غربت‌ زار و پریشان‌ به‌ دنبالت‌ می‌گردم‌ و عاجزانه‌ترین‌ نگاه‌ها را نثارت‌ می‌کنم‌، ببین‌ که‌ ضمیر دلم‌ بی‌تو کوهی‌ از تنهایی‌ است‌.

کجایی‌ ای‌ ترنم‌ زیبای‌ بهاری‌، ای‌ بهانة‌ بارش‌ ابرها، ای‌ صدای‌ خستة‌ زمین‌ به‌ گوش‌ فلک‌، ای‌ بلند سرور، سروستان‌ طاها! چه‌قدر طولانی‌ است‌ سفرت‌، آن‌ روز که‌ برای‌ اولین‌ بار رفتی‌ نمی‌دانستم‌ سفری‌ چنین‌ طولانی‌ در پیش‌ داری‌. شاید آن‌ روز خودت‌ هم‌ نمی‌دانستی‌.

بیا نگاه‌ کن‌. اطلسی‌هایم‌ پژمرده‌ شده‌اند و شب‌بوها دیگر باز نمی‌شوند. چقدر سخت‌ است‌ انتظار، اصلاً انتظار چه‌ واژة غریب‌ و تنهایی‌ است‌ انگار که‌ این‌ واژه‌ را فقط‌ برای‌ تو آ-فریدند.
ادامه مطلب...