خوب يادم نمي ياد،کي بود؟کجا بود؟غرق چي شدم يا هواي کي منو برد؟
که از يادت غافل شدم
يادم نمي ياد چجوري شد که از يادت غافل شدم؟
اون وقت بود که تو جنگل تار بي مهري ها خودمم گم کردم
اون روز نمي دونم دلمو به کي سپردم؟
دستام،با دستاي کي خو گرفت؟
اما يه روز به خودم اومدم که لبه پرتگاه بودم
من بي دل،من بي تو،مي خواستم چي کار کنم؟
من مونده بودم و خودم
صدام زدي،صداي خودت بود،آره خوب ميشناختمت
گشتم تو رو پيدا کنم،خودمو پيدا کردم
اما وقتي دنبال خودم مي گشتم،تو رو پيدا کردم
آره،آره،من برگشتم،چون بدون تو،بدون همراهيت،بدون بودنت
چطور مي تونستم بمونم؟
من که غرق تو شدم و تو هم چه عاشقانه دستاي سرد منو دوباره قبول کردي
مهربونم