شروع مي کنم به از تو نوشتن ، کاغذ مست مي گردد ، قلم به رقص در مي آيد ، نمي دانم چه سري در نامت وجود دارد که هر وقت نامت را بر روي کاغذ مي آورم و از تو مي نويسم ، وجودم ، قلمم ، کاغذم همه و همه به وجد مي آييم اما اما بعد از چند لحظه مي بينيم قلم مي لرزد و مي ايستد و اشک مي ريزد که باز هم انتظار ...؟! صلي الله و عليک يا اباصالح المهدي (عج) .

سلام

با متني در خصوص ارتباط امام مهدي (عج) با امام حسين (ع) برزويم ومنتظر شما .

لازم نيست كه محرم باشد تا از تو بگويم چه ضروتي دارد كه بايد عاشورا باشد تا كام جان را به ذكر نام زيبايت شيرين نمايم مگر بايد در كربلا بود تا حال وهواي كربلايي ‌پيدا كرد براي من هميشه تو و محرم و كربلا و عاشورايت زنده و جاويد و عبرت‌آموز و زندگي‌سازست.
در تقويم من همه‌ي روزها، روز توست و تمام ماهها متعلق به تو. هر جا باشم آنجا كربلاست و نسيم خنك و دلرباي عاشورا بر من مي‌وزد.

سلام بر تو يا حسين كه هميشه در من جاري هستي و بي تو زيستن نمي‌توانم و نمي‌خواهم.

با سلام

با دو مطلب بروزيم و منتظر شما دوستان بزرگوار .

يا علي ***

سلام

آپم و مثل هميشه منتظرتون

خدا را در دور دستها، در انتهاي افق و يا در اوج آسمانها جستجو مکن. نگاهي به اعماق وجودت بيانداز

40حديث از امام حسين عليه السلام

****************************

جانم به نام تو بند است مهربان حسين

دستم به توبه هر دم به آسمان حسين

?

بهر نگاه تو تا روز و شب

مي آيد از ديده اشک باران حسين

?

تا بي کران حضورت نوشته ام

در دل بيا به رقيه مهمان حسين

?

آّبيست نگاه تو تا هميشه ام

ذکري که ميگويدم پنهان حسين

?

مرا به دست تو ميدانم آزاديست

دل را به زنجير بسته زندان حسين

?

برمن به جان رقيه،خدايا رحمي

از پا فتاده گشتم و ويران حسين

?

با روشني که با نام تو در دل رسيد

اشکم ندارد انتها و پايان حسين

جاريـــــست وجــــودم ســراسر به تـو

در گوش من به ياد تو گفتند اذان حسين ?

به زير پاي تو افتاده دل ارباب

تا آخرش غلام توام به جان حسين.....samanemohamadsadeghe.blogfa.com

سلام حاجي خوبيد شما؟

عزادارياتون قبول باشه

نميدونيد چقدر از خوندن مطلبتون لذت بردم

قبلا هم گفتم دعام كنيد

ياحق

وسيعلم الذين ظلموااي منقلب ينقلبون...

سلام :عزاداريهاتون قبول ...

باشعرعاشوراييم منتظر نظر ارزشمندتان هستم..التماس دعا

تولدت مبارك لحظه هات پر از عطر شادي ها

سلام برادر

حرف هاي شما حرف‏هاي دل ما نيز بود.

عشق از تفسير خود جامانده است

عشق عباس علي را ديده است

من و جدا شدن از درگهت خدا نکند

خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند

جواب ناله دلهاي خسته بر لب توست

که را صدا کند آن کو تو را صدا نکند

رضا مباد خدا از کسي که در همه عمر

تو را به قطره اشکي زخود رضا نکند

تويي که درد به من داده اي طبيب مني

به جز تو درد مرا هيچ کس دوا نکند

گذشت عمر و عجل پر زند به دور سرم

بميرمو و نروم کربلا خدا نکند

کاش در خيمه سبزت گذرم مي افتاد

کاش در صورت ماهت نظرم مي افتاد

کاش آن لحظه تاريک گناهان آقا

مرده بودم به خدا، بال و پرم مي افتاد

کاش آن لحظه که در کرببلا مي باشيم

لحظه اي هم گذر من به حرم مي افتاد

کاش هر جمعه که ميشد آقا

فقط از عشق خودم فکر دنبال تو گشتن به سرم مي افتاد

يا صاحب الزمان ، يا صاحب الزمان ، يا صاحب الزمان