انالمهدي
من موعود زمانم، صاحب عصر، پروردهي دامن نرگس و آورندهي عدل خدا .
من مهدي، قائمه گيتي، خرد هستي و ادامهي خدايم .
شكيب شما در سراشيب عمر. ميوهي باغ آفرينش، فراخي آسمانها و نجابت زمين .
من گريههاي شما را ميشناسم .
با انتظار شما هر شام ديدار ميكنم .
نغمهگر ندبههاي شما در ميان كاجهاي غيبتم .
اشكهاي شما آيندگان من است .
دلتنگيهاي من، گشايش بخت شماست .
من موي گره در گرهام را نذر پريشاني شمايان كردهام .
............ ....
انالمهدي، من موعود زمانم، پروردهي دامن نرگس و آورندهي عدل خدا .
با من از همهي آنچه در دل داريد بگوييد .
از گراني بار انتظار ،
از تيرگي شبهاي غيبت ،
از هيمنهي جور .
از هيبت گناه، از فريب سراب، از دروغ خندهها و از دوري اقبال .
من با ندبههاي شما ميبالم .
من تنگي دل شما را ميشناسم .
من برق چشم شما را ميمانم .
گرمي دستهاي شما، چراغ خيمهي صحرايي من است .