دست تو باز مي کند ، پنجره هاي بسته را
هم تو سلام مي کني ، رهگذران خسته را
دوباره پاک کردم و به روي رف گذاشتم
آينه قديمي غبار غم نشسته را
پنجره بي قرار تو ، کوچه در انتظار تو
تا که کند نثار تو ، لاله دسته دسته را
شب به سحر رسانده ام ، ديده به ره نشانده ام
گوش به زنگ مانده ام ، جمعه عهد بسته را
اين دل صاف، کم کمک ، شده ست سطحي از ترک
آه شکسته تر مخواه ، آينه شکسته را
سهيل محمودي
سلام بر معلم مهربانيها...
شرمنده بابت تاخير طولاني ام
مدتي نبودم و نشد به اين وب زيبا سر بزنم
آهنگ وبتون هم خيلي زيبا و دلنشينه!
اميد هميشه ايام شاد و پيروز باشيد