• وبلاگ : کلام برتر
  • يادداشت : شايد اين جمعه بياد شايد....
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يا ثارالله 

    گفتند يار رفته سفر رفته باز ميرسد

    بيش از هزار سال گذشت و خبر نشد

    يعقوب‌وار اين پدر پير روزگار

    چشمش به راه ماند و خبر از پسر نشد

    کجاست آن يار سفر کرده، آن مسافر غريب

    در کدامين سرزمين منزل دارد و در کدام ديار مأوا؟

    کجاست او که واسطه فيض است و حبل المتين، فرزند فاطمه است و از سلاله پاک حسين؟

    کجاست ابر مرد تاريخ، آن يگانه دوران و منجي نسل انسان؟

    دير زماني است که چشم در راهيم و به انتظار قدمش ثانيه شمار لحظه‌ها.

    پس چرا نمي‌آيد؟

    نکند، نکند اين به درازا کشيدن ايام هجر از ما باشد؟

    اندکي فکر، کمي انديشه، آري ! اين نيامدن از ماست، از ما و از کرده‌هاي ما،

    از فعل و عمل ما.

    مگر راه به بيراهه رفته‌ايم که نواي حضرتش را فراموش کرده‌ايم که فرمود :

    ما را از شيعيان دور نگاه نمي‌دارند مگر رفتارهاي آنان که به ما مي‌رسد و دور از انتظار است.

    مگر يقين نداريم که او آمدني است و براي آمدنش بايد که مهيا شد؟

    مگر باور نداريم که او بهار زندگي و پدري مهربان و آن هم مهربان تر از هر مادري است؟

    مگر شک کرده‌ايم که او واپسين نشانه خدا روي زمين است؟

    مگر فراموش کرده‌ايم که او حسين امروز است و آرمانش آرمان حسين و مقصودش به مقصد رساندن آدمي، بدان جا که شايسته مقام انسانيت است ؛

    پس چرا صداي هل من ناصر او به گوش ما نمي‌رسد؟

    آري بايد بپا خاست، چشمها را شست و در راه معرفت حقيقي گام نهاد .

    بايد که بي تاب بود و خستگي‌ناپذير کوشيد تا دشمنان حضرتش را مايوس ساخت.

    بايد عهدي بست ، عهدي از جنس عشق و وفا ...