سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلام برتر

                                       

میخواهم منم عشقم را ثابت کنم . میخواخم پیمان ببندم . عهدنامه را باز می‌کنم، تابش نور کلمات، قلبم را گرما میبخشد :

                 
اللهم رب النور العظیم  و رب الکرسی الرفیع

 

آه ای پروردگار نور عظیم  و ای صاحب جایگاه رفیع
ای خدای دریای جوشان و ای فرستنده‌ی تورات و انجیل و زبور و ای نازل کننده‌ی قرآن بزرگ


یا رب الملائکه المقربین و الانبیا و المرسلین

 

 کمکم کن ! خداوندا ! یاریم کن، میخواهم به محبوبت درود بفرستم، اما نمیتوانم. کوچکتر از آنم که سلامم عظمت درگاهش را لایق باشد.

 اللهم بلغ مولانا الامام الهادی المهدی

 
خدایا! سلام این کوچکترین و درود جمیع زنان و مردان مومن را در شرق و غرب عالم به محبوب ما برسان. نه به پیمانه ما که به میزان خود، به وزن عرش اعلایت .
بارخدایا! یاریم کن، آمده‌ام امروز عهدم را با او تازه کنم .و نه تنها امروز که تا گاه مردن هر روز.

اللهم انی اجددله فی صبیحه یومی هذا


خدایا! مرا از یارانش قرار ده. سعادت را یارم کن که از شتاب کنندگان به سویش باشم و در ارادت به او از پیشروان. آیا میشود؟
خداوندا! میدانم که خواه یا ناخواه دعوتت را لبیک خواهم گفت و میدانم که مرگ حق است، اما چه کنم اگر مرگ میان من و دلدارم حایل افکند چگونه فراقش را تاب بیاورم یاریم کن.

 
اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما مقضیا فاخر جنی من قبری موتزرا کفنی شاهرا سینفی مجردا قناتی ملبیا دعوه الداعی فی الحاضر والبادی.


خدایا! اگر بین من و یارم جدایی افتاد، مرا دریاب !


یا محیی الموت و ممیت الاحیا


خدایا! زنده‌ام گردان، در حالی که کفن بر کمر بسته و شمشیر از نیام کشیده و نیزه‌ام را افراشته باشم.
پروردگارا! روی چون ماهش را نشانم بده آن پیشانی درخشان چون خورشید را از من مخفی مکن. چشمانم را به سرمه‌ی دیدارش زیبا نما. خداوندا! مهدی ما را برسان، تک سوار غریب را از غربت برون آر. خدای من! در امر فرجش تعجیل کن .

و اوسع منهجه واسلک بی محجته


مرا در راه مهدی علیه‌السلام بمیران که غایت آرزوی من همین است. آیا می‌شود؟

ظهر الفساد فی البر و لبحر بما کسبت ایدی الناس


خدایا! شهرها و روستاهامان ویران است، این را تو گفتی و کلامت حق است، آیا نمیخواهی بلادت را به او آباد کنی و بندگانت را به او زنده؟

فاظهر اللهم لنا ولیک

 
محبوب ما را برسان که اوست پناهگاه ستمدیدگان و مظلومان.
ای خدا! غیر از او ناصری و یاوری نداریم.
یارب! گل نرگس در گلدان غیبت اسیر است، بشکن این گلدان نامیمون را و گل ما را از دست گل چینان زمانه محفوظ بدار! یا ارحم الراحمین.
پیمانم را با محبوب تازه کردم، احساس سبکی میکنم، دل در آشیانه‌ی سینه نمیگنجد و به سوی دلدار پر میکشد.
آیا معشوق بر این عهدنامه، بر این سند عشق، مهر تایید مینشاند؟
آیا مرا خواهد پذیرفت؟

 

کلام نورانیش از خاطرم میگذرد :


انا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکر کم


دلگرم میشوم، از پیشتر، بیشتر عاشق میشوم و فریاد میزنم :

 

العجل، العجل یا مولای یا صاحب الزمان

 

الهی آمین