اي طبيب حاذق روح و روان، اي طبيب موعود، موعد ملاقات ما كي ميرسد تا با دم مسيحاييت روح زندگي را در كالبد زندگي بيروحمان بدمي و بر قلوب غريبمان، آسمان آسمان عاطفه بباري. براي جسممان وسايل راحتي آن قدر فراهم است كه به زودي از كار ميافتيم و آن قدر اشباع شدهايم كه به زودي خالي ميشويم، اما آيا اين روح خسته و سرگردانمان را خريداري هست؟! آيا جوابي هست كه سوال تشنه روحمان را سيراب سازد و آبي هست كه ريشه خشكيدهاش را آبياري كند؟ اي بيكران معرفت! كي مشكت را پرآب ميسازي، تا بر وسعت دلهامان بتازي و بنياد تشنگي براندازي؟ اي باغبان مهربان بستان معرفت! گاه آفت زدايي رسيده است. اين نازنين! نهالهاي طوفان زده و اين جوانههاي آفت گرفته را مگر به جز دستان شفابخش تو التيامي هست؟ مسيحا نفس دوران! كي ميآيي؟ كدامين آدينه را به قدوم سبزت متبرك خواهي كرد تا سوال بيجواب عاشقان را كه هر جمعه با سوز و گدازي عاشقانه فرياد ميكنند: «اين الطالب بدم المقتول بكربلا» پاسخ گويي؟ سرور غريبان، مولاي غريبان! بر غربت دلهايمان ببار كه ديري است شاهد غروبي غريبيم.
اللهم عجل لوليک الفرج
سلام اخوي احمد
با وضو رفته بودم به گلزار لاله ها
مدوني اجساد شهدا با ديگر اجساد چه فرقي دارد؟!
وقتي اجساد ايشان را مي بويي از اين دنيا مادي خارج مي شوي
حالا از آدمهايي كه نمي دانند مو چيه چطور مي خواهيم پيچش مورا
تفسير كنيم
چه خوش است در فراقي همه عمر صبر كردن
به اميد آنكه روزي به كف اوفتد وصالي
سبحان الله والحمدوالله ولا اله الله والله اکبر
سلام: شب بخير- با عرض ادب و احترام و نهايت تقدير و تشکر از حضور و الطاف شما به ليله القدر
مطالب ارائه شده توسط جنابعالي زکاه علم است که خوب داريد ادا مي کنيد. اجرکم عندالله
ليله القدر با قسمت ديگر فرهنگ عاشورا با ويژه نامه ۲ حضور شما را ارج مي نهد.
التماس دعا
انشاالله زائر کربلاي معلي باشيد.
[گل][گل][گل][گل][گل]
سلام دوست بزرگوار . وقتي برا اولين بار تو اين وبلاگ اومدم يه حس ديگه اي داشتم . حسي غريب . بازم ناله هجران . بازم غم و اندوه از هجر يار . خدايا كي اين غم از دل ما خواهد رفت؟ ميشود روزي كه ما هم شاهد رخسار يار باشيم؟
ميشود روزي كه ما هم شادمان از ديدن روي آن دلدار باشيم؟ خدايا به فريادمان رس كه فرياد رس ما فقط توئي .
سلام
آپ زيبايي بود
خيلي جالب بود
جاري باشي
يا ابا صالح المهدي
آقا جون به خوبا سر ميزني مگه بدا دل ندارن
وقتي تو نيستي هميشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض ميخوانم...عمريست لبخندهاي لاغر خود را در دل ذخيره ميكنم براي روز مبادا...اما در صفحههاي تقويم روزي به نام مبادا نيست...آن روز هر چه باشد روزي شبيه امروز ... روزي شبيه فردا ... روزي درست مثل همين روزهاست ...اما كسي چه ميداند شايد فردا روز مبادا باشد ... هر روز بي تو روز مباداست ...ديوارهاي كوتاه از پشت هفت ديوار ... ديوار من ... ديوار تو ...آه ... كه چقدر فاصلهها زيادند...اي گل زيبا ...به روي نديدهات قسم چشمان عاشقم در پي واژهاي ميگردند تا نامت را صدا كنند ....اما چه كند واژهها و چه بي معناست هر واژهاي در برابر معناي وجودت ...از مهرباني «م» ميچينم ...از هدايت «ه» را ...از دادگري «د» را ...و از يوسف گمگشته «ي» ر ا...و گاهي كه دلم به اندازه تمام غروبها ميگيرد ...و من از تراكم سياه ابرها ميترسم...و هيچ كس مهربانتر از تو نيست صدا ميزنم ...كجاست آن يوسف گمگشته مهرباني كه چراغ هدايت به دست در زمين دادگري كند؟كجاست مهدي ...؟مرا درياب...در انتظارت هستم و خواهم بود... بيا... بيا ...
يا الله يا الله يا الله
سلام: با عرض ادب و احترام و با تقدير و تشکر از الطاف شما به ليله القدر
به پاس قدر داني از عنايات جنابعالي خدمت رسيدم تا يک شب بخير گويم.
و از مطالب مفيد و ارزنده تان استفاده نمايم. خدايا صاحب اين قلم را در پناه
خود سلامت و پايدار و موفق دار.
[گل][گل][گل][گل][گل] بنام پنج تن آل عبا تقديمت مي شود.
به مكه آمدم اي عشق تا تو را بينم........ تويي كه نقطه ي عطفي به اوج آيينم
سلام دوست گلم منم تسليت ميگم
يا خدا با وجودهمه ي مصبتام بازم شكر
بازم نتظره كاراي عرفاني و آرامش بخشت هستم
بهاري و با طراوت باشي
به روزم وقت كردي خوشحال ميشم پيشم بياي
بي دل وخسته دراين شهرم ودلداري نيستغم دل با که توان گفتکه غمخواري نيست
شهادت امام صادق را به قطب هستي و شما تسليت عرض مي نمايم
ياعلي