کلام برتر

                                 

در خواستهای من از خدا
از خداخواستم تا دردهایم را التیام بخشد .
خداپاسخ گفت
:
مخلوق من ! هر دردی را درمانی است و این تو هستی

که  باید درمان درد ها یت را بجویی
.
از خدا خواستم تا جسم ناتوان مرا توانایی بخشد

خدا پاسخ گفت
:
آفریده من آنچه که باید تکامل یابد روح توست جسمت تنها قالب گذراست

از خدا خواستم تا به من صبر عنایت کند

خدا پاسخ گفت: بنده قدرتمند من !صبر حاصل سختی است عطا شدنی نیست بلکه آموختنی
است

از خدا خواستم تا مرا شادی و شعف بخشد

خداوند پاسخ گفت
:
نازنیینم من به تو موهبت بسیار بخشیدم شاد بودن با خود توست

از خدا خواستم تا رنجهایم را کاستی دهد

خداوند پاسخ گفت
:
مخلوق صبورم بهای رنج تو دوری از دنیا و نزدیکی به من است

از خدا خواستم تا روحم را شکوفا سازد

خدا وند پاسخ گفت:

پرورش روح تو با تو اما آراستن آن بامن
از خدا خواستم تا ازلذایذه دنیا سرشارم سازد

خداوند پاسخ گفت
:

من به تو زندگی بخشیدم بهره مندی ازآن با تو

از خدا خواستم تا راه عشق ورزیدن را به من بیاموزد

خداوند پاسخ گفت :
اشرف مخلوقات من بالا خره دریافتی که چه از من بخواهی


به خاطر داشته باش که در مسیر عشق ورزیدن به من
به مقصد دوست داشتن

دیگران خواهی رسید


                                      

به کرم سبز بیندیش . بیشتر زندگیش را روی زمین می گذراند، به پرندگان حسد می ورزد و از سرنوشت و شکل کالبدش خشمگین

است

.می اندیشد: من منفورترین موجوداتم؛ زشت، کریه، و محکوم به خزیدن بر روی زمین

اما یک روز، مادر طبیعت از او می خواهد پیله ای بتند. کرم یکه می خورد...پیش از آن هرگز پیله نساخته. گمان می کند باید گور خود را بسازد، و آماده مرگ می شود. هر چند از زندگی خود تا آن لحظه ناخشنود است، به خدا شکوه می برد: خدایا، درست زمانی که سرانجام به همه چیز عادت کردم، اندک چیزی را هم که دارم، از من می گیری

.خود را نو میدانه در پیله حبس می کند و منتظر پایان می ماند

چند روز بعد، در می یابد که به پروانه ای زیبا تبدیل شده. می تواند به آسمان پرواز کند و بسیار تحسین اش کنند. ازمعنای زندگی وبرنامه های خدا شگفت زده است .

نوشته پائولو کوئیلو


71

دلها چه بی‌قرارند وقتی که توبیایی

پاییزها بهارند وقتی که تو بیایی

آن روز از اشک از اشتیاق رویت

در چشم آشکارند وقتی که تو بیایی

در آسمان ملائک در عرش بی‌نهایت

همواره جشن دارند وقتی که تو بیایی

شهرم و دیارم آن شب چون کهکشانی از نور

آذین افتخارند وقتی که تو بیایی

یاران باوفایت در جاده عبورت

قرآن به دست دارند وقتی که تو بیایی

آهنگ گامهایت ای نور آسمانی

پایان انتظارند وقتی که تو بیایی

در دشت سبز خضراء حتی کبوتران هم

از عشق لانه دارند وقتی که تو بیایی


سلام ... خواهش می کنم بدون هیچ غرضی کل این نوشته را بخوانید بعد لحظه ای فکر کنید. ببینید انصافااگر اینگونه به معضلات فرهنگی جامعه دقت شود آیا باز هم شاهد مزاحمت های خیابانی سر سام اوری که هر روز شاهدش هستیم خواهیم بود؟

 

هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و یا دیوار کشیده است.چون باغ بی دیوار،از آسیب مصون نیست ومیوه و محصولی هم برای باغبان نمی ماند.

هیچ کس هم با نام ...آزادی...دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شب ها هم در حیاطش را باز نمی گذارد.چون خطر رخنه دزدی جدی است.

هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ در معرض دید رهگذران قرار نمی دهد تا بدرخشد،جلوه کند و چشم و دل برباید.چون خود جواهر ربوده می شود.

هر چیز که قیمتی تر باشد درصد مراقبتش نیز بالاتر خواهد بود.چون بیم دزدی و غارتش بیشتر است و مواظبت از آن لازم تر

اگر در شیشه عطر را باز بگذاری عطرش می پرد.اگردر مقابل پنجره خانه ات توری نزنی از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود.

وقتی راه ورود پشه ها را می بندی خود را ...مصون...ساخته ای نه...محدود...وقتی در خانه را می بندی یا پشت پنجره اتاقت پرده آویزان می کنی خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم محفوظ داشتی نه اینکه خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی

اگر برای ایمنی از خطرها و اسودگی از مزاحمان خود را بپوشانی نه کسی ایراد می گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد اعتنا می کنی،چرا که سخنش را بی منطق ونا آگاهانه می دانی.

این که.. دل باید پاک باشد...بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه ی لا قیدی.وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک بر خیزد.

ظاهر آینه باطن است و...از کوزه همان تراود که در اوست...زن به خاطر ارزش و کرامتی که دارد باید محفوظ بماند و خود را حراج نکندو در بازار سوداگران شهوت خود را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند ارزان نفروشد.

زن به خاطر لطافتی که دارد نباید در دست خشن کامجویان دیو سیرت که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند پژمرده شود و پس از آن که گل عصمتش را چیدند او را دور اندازند و یا زیر پایشان له کنند.

گوهر عفاف و پاکی کم ارزش تر از طلا و پول و باغ و وسایل خانه نیست.دزدان ایمان و غارتگران شرف نیز فراوانند.بعضی از نگاه ها ویروس گناه منتشر می کنند و بعضی  ازچهره ها حشره مزاحمت جمع می کنند.

خراب کردن همه دیوارها و برداشتن همه پرده ها و باز گذاشتن همه پنجره ها نشانه ی تیره اندیشی است نه روشنفکری.علامت جاهلیت اسنت نه تمدن.

می گویی نه؟به طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند وبر جهالت خود لعنت می فرستند.کسی که از ... جماعت رسوا...نگریزد...رسوای جماعت...می شود

آن که ایمان خویش را به لقمه ای نان می فروشد،آن که یوسف زیبایی خود را با چند سکه قلب عوض می کند،آن که کودک عفاف را جلوی صدها گرگ گرسنه می بردو به تماشا می گذارد،روزی هم پشت دیوار ندامت اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت.در آخرت هم به آتش بی پروایی خود خواهد سوخت.

از اول که جامه عفاف سفید و شفاف است نباید گذاشت چرکابه ی گناه بر آن بپاشد.از اول باید مواظب بود این کاسه چینی نشکند و این جام بلورین ترک بر ندارد.از اول نباید به پای بیگانه اجازه ورود به مزرعه نجابت دادکه بوته های نورس عصمت را لگد مال کند.

ولی...گریه بی حاصل است و بی ثمر، وقتی که شاخه شکست و گل چیده شد.

 

 حالا خود قضاوت کنید: آیا واقعا حجاب محدودیت است؟؟؟......و یا مصونیت؟؟؟

 


اللهم عجل لولیک الفرج

امروز تصمیم گرفتم به مناسبت نزدیک شدن به نیمه شعبان روز میلاد شکوفه نرگس ،آهنگ  و کلیپ هایی در ارتباط با امام زمان برای دوستان قرار دهم تا در صورت نیاز برای وبلاگ خود استفاده کنید.در صورت نیاز به راهنمایی در آهنگ گذاری ، اطلاع دهید.یاد آور می شوم برای باز شدن کلیپ ها زمان بیشتری باید صبر کنید.با راست کلیک کردن روی هر کدام و انتخاب گزینه انتهایی می توانید در پنجره باز شده آدرس اینترنتی اهنگ ها را ببینید .

جا دارد در همین جا از زحمات دوست مهربانم ..علی(س) ...که مرا در این امر خیریاری نمود تشکر کنم با  اینکه مدتیست از دیدنش محروم شدم ولی هرگز محبتهای بی دریغش را در حقم فراموش نمی کنم و از خدای بزرگ خوشبختی او را در هر جای این عالم خاکی است، خواهانم.

 حس غریب

 سایتون سنگینه مولا

 یا ابا صالح مدد

آهنگ اباصالح المهدی

نمی دونم دلم دیونه کیست

ما که از دلبرم رویی ندیدم

مرحوم آغاسی

 گل نرگس آبروی دو عالم

 یابن الحسن دورت بگردم

غم عشقت بیابون پروروم کرد

تو دلم یه عالمه حرفه که می خوام برات بگم

ای ساربان آهسته ران

درد ودلی با امام زمان

دل پریشونم

نهان خانه دلم

کلیپ حس غریب

کلیپ دعای فرج

 منبع: بچه های قلم


من پروردگار هستم و امروز به همه مشکلات تو رسیدگی می کنم. به یاد داشته باش که من هیچ نیازی به تو ندارم. چنانچه زندگی تو را در موقعیتی قرار داد که در توان تو نبود، پس هیچ کوششی برای حل آن نکن. فقط آن را به من واگذار کن و در صندوق! نامه ای به خداوند بیانداز!!


گره همه آن مشکلات باز خواهد شد، البته در مجرای زمانی من. زمانی که آن را به صندوق انداختی با نگرانی و دلواپسی های خود بر آن تمرکز نکن . در عوض، به همه چیز های خوبی که داری فکر کن. چیزهایی که موهبت های زندگی محسوب می شوند.


چنان که خود را در ترافیک سنگین خیابان یافتی که هیچ گونه راه فراری ندارد، ناامید نشو. بدان مردمی در این جهان زنگی می کنند که حتی داشتن اتومیل شخصی و رانندگی کردن را در خواب هم نمی بینند.


چنان چه یک روز کاری را سپری کردی، به کسی فکر کن که چند سال است بیکار است.


چنانچه در روابط عاطفی خود دچار یاس و ناامیدی شدی، به کسی فکر کن که هیچگاه طعم دوست داشتن و دوست داشته شدن را نچشیده است.


اگر غصه می خوری که تعطیلات آخر هفته خراب شده است، به زنی فکر کن که برای سیر کردن شکم بچه هایش هفت روز هفته را روزی 12 ساعت در حال انجام کاری طاقت فرساست.


اگر اتومبیلت در وسط جاده خراب شد و تو کیلومترها دور تر از شهر مانده ای، به شخصی فکر کن که معلول و ناتوان است و در آرزوی پیاده روی.


چنانچه در آینده موی سپیدی بر سرت دیدی، به زنی فکر کن که مبتلا به سرطان است و در حال شیمی درمانی و آرزوی نگاه کردن در آینه و مرتب کردن موهایش را دارد.


اگر به خاطر اینکه فکر می کنی پدر و مادرت به تو بی مهری کردن، نسبت به آنها بی احترامی می کنی ،به دختر بچه یتیمی فکر کن که در حسرت دیدن پدرش حتی در خواب است.


چنانچه از غذای های لذیذ زده شده ای به خانواده ای فکر کن که شب با شکم گرسنه سر بر بالین می گذارند.


اگر دکوراسیون منزلت مطابق مد روز نیست ،به مردی فکر کن که هر چه تلاش می کند نمی تواند حتی چندین سال یک بار فرشی ساده برای خانواده اش تهیه کند.


اگر دچار ضرر و زیان شدی و همیشه  قصدت اذیت کردن دیگران بوده ، از خودت پرسیده ای که هدف و مقصودت در این زندگی چیست؟


شکر گزار باش زیرا افرادی در این کره خاکی زیسته اند که حتی فرصت دوباره ای نداشته اند و خیلی زود چشم از این دنیا فروبسته اند.شاید لحظاتی دیگر   نوبت تو  باشد.


پس سعی کن از نعمتهایی که به تو داده ام درست استفاده کنی .اگرچه بعضی اوقات مرا فراموش می کنی ولی بدان من همیشه به یادت هستم.


اگر خود را قربانی جهالتها، حقارت ها، تند خویی ها و سستی های دیگران یافتی به یاد داشته باش که:


ممکن بود تو خود یکی از آن ها باشی


 


 


خدایا ازت ممنونم که این قدر بهم لطف داری.


 

سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بارکناحوله من ایاتنا

پاک و منزه است خدایی که در شبی مبارک محمد (ص) را از مسجد الحرام به مسجد الا قصی که اطرافش را مبارک ساختیم سیر داد تا آیات خود را به او بنماید
                                   سوره اسرا .ایه 1

به بهانه مبعث خاتم  الانبیا که پیام آور ازادی انسانها از یوغ بندگی زور مداران و بت پرستی است، صلوات را ذکر همیشگی خود کنیم.

بدانیم که:

صلوات تنها دعایی هست که حتما مستجاب می شود.

صلوات : بهترین هدیه از طرف خداوند برای انسان است.

صلوات : تحفه‌ای از بهشت است.

صلوات : روح را جلا می‌دهد.

صلوات : عطری است که دهان انسان را خوشبو می‌کند.

صلوات : نوری در بهشت است.

صلوات : نور پل صراط است.

صلوات : شفیع انسان است.

صلوات : ذکر الهی است.

صلوات : موجب کمال نماز می‌شود.

صلوات : موجب کمال دعا و استجابت آن می‌شود.

صلوات : موجب تقرب انسان است.

صلوات : رمز دیدن پیامبر در خواب است.

صلوات : سپری در مقابل آتش جهنم است.

صلوات : انیس انسان در عالم برزخ و قیامت است.

صلوات : جواز عبور انسان به بهشت است.

صلوات : انسان را در سه عالم بیمه می‌کند.

صلوات : از جانب خداوند رحمت است و ار سو فرشتگان پاک کردن گناهان و از طرف مردم دعا است.

صلوات : برترین عمل در روز قیامت است.

صلوات : سنگین‌ترین چیزی است که در قیامت بر میزان عرضه می‌شود.

صلوات : محبوب‌ترین عمل است.

صلوات : آتش جهنم را خاموش می‌کند.

صلوات : زینت نماز است.

صلوات : گناهان را از بین می‌برد.

صلوات : فقر و نفاق را از بین می‌برد.

صلوات : بهترین داروی معنوی است.

چه خوب است که انسان همیشه اهل صلوات، باشد. چرا که پیامبر نیز دائم الصلوات بوده‌است.

چه خوب است که همیشه زیان انسان مشغول ذکر صلوات، باشد و فضای جامعه و محیط کار خود را معطر به صلوات، نماییم.

با ذکر صلوات، غم و اندوه و حزن را از خود دور کنید.

با یک صلوات، نوری در بهشت برای خود بیافرینید.

با یک صلوات گناهان خود را پاک و تولدی دیگر برای خود بوجود آورید.

با یک صلوات پاداش هفتاد و دو  شهید را برای خود ثبت کنید.

با یک صلوات ده حسنه برای خود ثبت کنید


                               

 

آقا نگاهت جای آهو هاست می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست می دانم

آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست می دانم

آقا اگر تو بر نمی گردی، دلیل آن
در چشم های پر گناه ماست می دانم

جای سر انگشتان پور نورت، در این ظلمت
مانند رد باد بر شن هاست می دانم

ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری
یک باره حس بودنت زیباست می دانم
بیا مهدی
کی باز می گردی، برایم بودن با تو
زیبا ترین آرامش دنیا ست می دانم

تو باز می گردی. اگر امروز نه ، فردا
از آتشی که در دلم پیداست، می دانم

سالی گذرد بی تو، مرا روز، بیا
جان سوخت، تو ای شعله جان سوز بیا 

لبریز شده کاسه صبرم بی تو
ای از همه غایب ای دل افروز بیا

برگرفته شده از : نشریه شمیم یار


امام خمینی (ره) : جوانان لبنانی فخر امت اسلامی اند.

امروز لبنان و فلسطین در آتش خشم غاصبان صهیونیسم می سوزد.امروز روز نشستن و شعار دادن نیست.زمان ، زمان برخاستن و فریاد کشیدن است .زمان دست به سلاح شدن و لبیک گفتن به ندای هل من ناصر ینصرنی است.

به پا خیز هم وطن ‍، ببین چطور شب پرستان دیو صفت چنگالهای خود را در سینه مظلومان فرو می برند.آفرین بر ملتهای مسلمان که با جوشش خود ثابت کردند مسلمان هرگز تن به ذلت نمی دهد.

ای سازمانهای بین المللی که واژه زیبای حقوق بشر را دستاویز خود کرده اید ،شرمتان باد.تا کی سکوت،تا کی خفقان.مگر جنایات خفاشان را در روستای قانا نمی بینید؟ای کاش یک ذره حس انسان دوستی در وجودتان شعله می کشید.

 و ای دولتهای عربی اسلامی: شرمتان باد تا کی ننگ نوکری بر پیشانیتان حک باشد؟مگر این مظلومانی که در زیر دست و پای صهیونیسم ها له می شوند عرب نیستند؟  کجا رفته غیرت عربیتتان؟ ... آیا زمان آن نرسیده؟.... تاکی سر در لاک خود فرو می کنید؟.... شرمتان باد.... شرم ابدی بر شما باد....


  

بهانه

می دانم همه چیز بهانه است ،بهانه ای برای آمدن تو

حتی دلتنگی هایم ،گریه هایم و نوشته هایم بهانه ای است

برای تو، بی پروا بگویم می خواهم تو را،تو راکه وعده داده اند.

اما می خواهم روز موعود روزی باشد قبل از آنکه بمیرم ،آیا این خود خواهی است؟

می دانم که در این دنیا نمی شود عظمت تورا فهمید.گاهی اوقات می خواهم

دنیا آن قدر بدتر از این شود که تو هر چه زودتر بیایی اما بعد پشیمان می شوم و از

خدا می خواهم که تو رانه با دلی شکسته بلکه با دلی پر از امید به سوی دلهای منتظر و

خواهانت بیایی و ما را ،دنیا را،با خوبی پیوند بزنی.